عاشقانه -عارفانه

سلامی از جنس صداقت

حالتون خوبه ... آره خوبه چرا بد باشه ///.

خب امیدوارم هفته ای پربار و خوبی را پیش رو داشته باشید ...نگرانم نمیدانم چرا ... بغض داره خفه ام می کنه بازم نمی دانم چرا...می دانم این متن هم مثل بقیه مطالب نخوانده خواهد ماند ... ولی می نویسم تا خالی شوم ... فکر و خیال لحظه ای رهایم نمی کند ... خبرهای  بد هرروز بیشتر به گوشم می رسد ... هنوز نمی دانم گناهم چیست که باید محاکمه ای به این دشواری شوم ...این مطلب را واسه کسی می نویسم که دلی سرشار ازتشویش و رنجش دارد :

دارم می میرم برات نذار بیفتم به پات مگه گناهم چی بود که سرد شده اون نگات ...

باز این حرف تکراری  را بشنو برام بیش از پیش دعا کن که محتاج دعا هستم ...

یکی از بچه ها داره می ره کربلا ان شاءالله  به سلامتی بره و برگرده و ما دوباره روی گلشو ببینیم ... آخه خیلی دوست داشتنیه ... کاش حداقل تو باورم داشتی ... خب اشکام ناخواسته گونه هامو خیس می کنه تو خود تو خوشت می یاد هروز کارت اشک ریختن باشه یه عادت توی تنهایی توی خلوت تو به من بگو چه کنم که در د من درمان ندارد ؟

یه مطلب قشنگ از نانسی سیمس :

زندگی مسابقه نیست ، زندگی یک سفر است و تو آن مسافر باش که در هر گامش ترنم خوش     لحظه ها جاری است

خودت خوب می دانی  این ها را می نویسم اما باور ندارم اگه باور داشتم حالا موفق بودم ... زندگی تازه داره روی دیگه اش رو بهم نشون میده ...همه ی آدما کاغذی اند تو خالی اند...وقتی لازمشون داری نیستند ...غرور چیزی که روزی عاشقش بودم ولی ای کاش همین غرور از بین می رفت هنگامیکه تو عاشق مغرورترین آدم روی زمین باشی چه می کنی ...... عرق پیشونیمو پرکرده دیگه نمی دونم چی بگم ترسی دردل دارم اما عاجز از بیانش   ... امروز برای همه عیده اما طبق معمول برای من .... جز غم چیزی نیست/// ترنم تنها

( این تنهایی منو نکشه خوبه)

عاشقانه زیستن هنر است